خرید کتاب Un assassin blanc comme neige
جوهر تازه ریمبو انگشتانم را لکه دار می کند. نثر او باعث می شود هوای بالای صفحه مثل جاده ای که در آفتاب تابستان ذوب شده است به لرزه درآید. من می روم تا نان، ابرها و ستاره هایم را در کتابفروشی بی نظیر Creusot جستجو کنم. اقاقیا در پایین. از خیابان دو گاید مانند یک اهداکننده دیوانه سربرآورده است. نفس آن بوی عسل و طلا می دهد. همه گل ها به سمت ما می شتابند و رنگ و معصومیت خود را در طول زندگی خود به ما به ارث می گذارند. دیدن به زندگی کامل منجر می شود. شقایق ها بسیار ساده لوح هستند. که حتی جهنم هم حق آنها را ثابت می کند."